نارسیس ( فیلسوف و روانشناس ) : لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می شود ، می تواند لشکر شیران که توسط یک گوسفند اداره می شود ، شکست دهد.
نارسیس ( فیلسوف و روانشناس ) : لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می شود ، می تواند لشکر شیران که توسط یک گوسفند اداره می شود ، شکست دهد.
مردی که سوار بر بالن در حرکت بود ، ناگهان به یاد آورد که قرار مهمی دارد . ارتفاعش را کم کرد و از مردی که نزدیک زمین بود پرسید ؟ (( ببخشید آقا من قرار مهمی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به قرار خود می رسم یا خیر ))
مرد روی زمین : بله ، شما در ارتفاع حدودا 6 متری در طول جغرافیایی87.24.18 و عرض جغرافیایی 37.21.41 هستید
مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید ؟؟
مرد روی زمین : بله ، از کجا فهمیدید ؟؟
مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید ، اگرچه کاملا دقیق بود ولی به درد من نمی خورد و هنوز من نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه !!!
مرد روی زمین : و شما باید مدیر باشید ؟؟
مرد بالن سوار : بله ، از کجا فهمیدید !!
چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید ، قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید ، و انتظار دارید مسئولیت آ ن را دیگران بپذیریند ، اطلاعات دقیق هم به دردتان نمی خورد .!
هلن کلر : هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می شود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب آنچنان به در بسته چشم می دوزیم که درهای بازشده را نمی بینیم .
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدتند و مردند .خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب یکدیگر را حفظ کنند .آن ها وقتی به یکدیگر نزدیک می شدند ، گرم می شدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی می کرد ، به همین خاطر آن ها باز تصمیم گرفتند از یکدیگر دور شوند که با این تصمیم باز از شدت سرما یخ زده و بیشتر آن ها مردند .
از اینرو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند ، یا نسلشان از روی زمین بر کنده شود .پس خارپشت ها دریافتند که بازگردند و گرد هم آیند .و آموختند که با زخم های کوچک همزیستی کنند زیرا گرمای وجود دیگری مهمتر است .
و این چنین توانستند زنده بمانند
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گرد هم آیند، بلکه بهترین رابطه آن است که هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و محاسن آن را تحسین کند .
دکتر علی شریعتی : بمانیم تا کاری کنیم ، نه اینکه کاری کنیم تا بمانیم .
یک ضرب المثل سرخپوستی میگه : کسی که بی سواد باشه ، دشمنش و نمی شناسه .
در المپیک سیدنی وقتی از یک خانم مستخدم که در رستوران استخر المپیک کار می کرد ، درباره هدف و انگیزه او سوال شد ، وی جواب داد من یک دکتر داروساز اهل ملبورن هستم و داوطلبانه همکاری می کنم . در زمان برگزاری المپیک ملبورن در کشورم ، متولد نشده بودم و معلوم نیست در نوبت بعدی برگزاری المپیک در استرالیا زنده باشم ، پس این فرصت را بسیار مغتنم دانسته و باعث افتخار است که در بازی های المپیک شرکت می کنم .
خودتان قضاوت کنید تفاوت از کجا تا کجا !!!
اپریپیدیز(نمایش نامه نویس یونانی ) : وقتی یک انسان خوب آسیب می بیند ، همه ی انسان های خوب باید با اون زجر بکشند .
بعد از مشکلات فراوان چند ساله ی کشور آمریکا ، که سخت باعث بروز مشکلات فراوانی در این کشور شده بود ، سران و سیاست مداران این کشور تصمیم گرفتند . چاره ای بیاندیشند .آن ها در این راستا از تمام ثروت مندان و سرمایه داران بزرگ آمریکایی دعوت کردند تا ایشان در کلاسی توجیهی شرکت کنند ، تا شاید باعث تغییر نگرش آن ها نسبت به نوع زندگی شوند .
مسئولین برگزاری این کلاس توجیهی در بدو ورود سرمایه داران به کلاس، نشان ها ی کوچکی که عکس دایناسور روی آن حک شده بود . به سینه ی آ نها چسباندند و به آنها گفتند ، تنها کسانی که این نشان را روی سینه ی خود دارند ، می توانند در کلاس های پیش بینی شده شرکت کنند .
بعد از گذشت 3 روز و پایان یافتن این کلاس ها ، مسئولین برگزاری ، مصاحبه ای با شرکت کنندگان این همایش تدارک دیدند و نظر آن ها را در مورد این کلاس ها خواستار شدند .